پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.



بازدید : 638
نویسنده : حسن عباسی

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله فرمودند:

مَن صَبَرَتْ عَلى سُوءِ خُلُقِ زَوجِها أعطاها مِثلَ (ثَوابِ) آسِیَةَ بنتِ مُزاحِم .
هـر زنى در بـرابر بـد اخلاقى شـوهـرش شکیبایى ورزد ، خداوند همانند (ثواب) آسیه (همسر فرعون) به او عطا کند.




عنوان ندارد!
نوشته شده در یک شنبه 25 اسفند 1392
بازدید : 593
نویسنده : حسن عباسی

 

http://media3.afsaran.ir/sikH2rQM_535.jpg

 سال نو می شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند

و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره…من…تو…ما

کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟…پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟

زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و

چون همیشه امیدوار و سال نومبارک. 




?!?!?
نوشته شده در یک شنبه 11 اسفند 1392
بازدید : 322
نویسنده : حسن عباسی

انگار حتماً باید آسمان به زمین بیاید، باید اتفاق خاصی بیفتد. مثلاً معجزه ای رخ دهد که از زندگی لذت ببریم. گاهی آنقدر در روزمرگی غرق می شویم که فراموشمان می شود ساده ترین داشته های ما شاید آرزوی کس دیگری باشد. ما از امر و نهی پدر کلافه باشیم و دیگری در آرزوی شنیدن صدای پدرش. ما از باب میل نبودن غذا به جان مادرمان غر بزنیم و دیگری در حسرت صدا کردن نامش و شنیدن جواب. صدای زنگ تلفن از خواب بعد از ظهر بیدار مان کند و ما از بد خواب شدن بنالیم و دیگری تشنه ی شنیدن صدای آشنا از پشت گوشی تلفن است.

همیشه شاکی هستیم انگار. از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم. در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم. تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی مان را گردن غروب جمعه می اندازیم. شاید بهتر باشد گاهی فکر کنیم تمام زندگی مان معجزه است. همین که می خوابیم، بیدار می شویم، نفس می کشیم. همین که خورشید طلوع می کند، مهتاب می تابد، باران بی منت می بارد و هنوز می شود کسی را دوست داشت. تمام این ها بهانه ی ساده ای است برای یک لبخند. گاهی از یک انار سرخ هم می شود طعم زندگی را چشید.




بازدید : 540
نویسنده : حسن عباسی

ثواب فوق العاده

حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ما در منزل وارد شد. فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بود و من هم برایش عدس تمیز می‌کردم. آن حضرت مرا با لقب ابالحسن می‌خواندند، عرض کردم: بفرمایید.

اظهار داشتند: بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم می‌گویم! هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند، مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب‌هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد و خداوند به او ثوابی می‌بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.

ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می‌کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می‌دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می‌دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می‌نماید.

ای علی! یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیر گردد و هزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست و چنین مرد خدمتکار به همسر، از دنیا بیرون نمی‌رود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.

ای علی! کسی که روگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش بدون حساب وارد بهشت می‌شود.

ای علی! خدمت به همسر کفاره (پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداق ازدواج با حورالعین و این خدمت موجب زیادی خوبی‌ها و علو مقام است.

ای علی! خدمتکار همسر نمی‌شود مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را برایش خواسته باشد.

منبع: بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۳۳ چاپ ایران و جامع الاخبار ص ۱۰۲




بازدید : 639
نویسنده : حسن عباسی

اگر در کارهاى ادارى گرفتن حق مستلزم دادن رشوه باشد آیا پرداخت آن جایز است؟

همه مراجع (به جز مقام معظم رهبری): اگر گرفتن حق منحصر به این راه باشد، اشکال ندارد ولى بر گیرنده پول، حرام است.[1]

مقام معظم رهبری: خیر، پرداخت رشوه و گرفتن آن در هر حال حرام است هر چند براى رسیدن به حق باشد.[2]

تبصره: مخالفت با مقررات و قوانین جایز نیست.

 

پیامبر اعظم(ص) فرموده اند که کسى که رشوه دهد یا بگیرد بوى بهشت را استشمام نخواهد کرد و در جاى دیگر فرموده اند که کسى که براى خانواده خود تلاش کند به بهشت مى رود (همان قضیه اى که پیامبر دست کارگرى را بوسید و گفت این دستى است که آتش جهنم به آن نمى رسد) سؤال من اینست که اگر این دو مورد در یک نفر صدق کند عاقبتش چطور خواهد بود؟

این پرسش شما داراى چند فرض و صورت است که باید از یکدیگر جدا شوند و حکم هر کدام جداگانه بررسى گردد. اگر سوال شما در صورتى باشد که چنین انسانى پس از گناهش توبه کرده باید گفت که فردى که اهل رشوه گرفتن و یا هر گناه دیگرى است اگر ازعمل بد خود توبه کند و آن را تدارک و اصلاح و جبران کند بر طبق آیات و روایات فراوان مورد مغفرت خداوند قرار خواهد گرفت و بخشوده خواهد شد. اما اگر پرسش شما در صورتى است که پس ازانجام عمل حرام و ارتکاب گناه توبه نکرده و در کنار این گناه اعمال خیرى نیز دارد باید گفت ما نمى دانیم خداوند با چنین فردى چه معامله اى خواهد کرد. خداوند در آیه 106 توبه در باره گروهى که از شرکت در جهاد سرباز زدند و پشیمان نشدند و یا اظهار پشیمانى نکردند مى فرماید:

وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ گروهى دیگر واگذار به فرمان خدا شده‏اند یا آنها را مجازات مى‏کند و یا توبه آنها را مى‏پذیرد (هر طور که شایسته باشند) و خداوند دانا و حکیم است. یعنى کار اینها بسته به خواست و فرمان خداوند است و هر گونه که حکمت و مشیت او اقتضا نماید با آنها رفتار مى کند. ممکن است این افراد در آینده اعمال خیرى انجام دهند که اعمال بد اینها راجبران کند و مشمول لطف حق قرار گیرند و ممکن این اعمال بدى و گناهان تازهاى انجام دهند که اعمال خیر گذشته آنها را بر باد دهد و نابود کند. پس وضع آنها براى ما به درستى روشن نیست تا بخواهیم قضاوتى در این باره داشته باشیم. [3]

 

دادن رشوه براى حل مشکل ادارى و تسریع در کار چه حکمى دارد؟

آیات عظام امام، بهجت، خامنه‏اى، صافى، فاضل، مکارم و نورى: پرداخت پول یا اموالى، از سوى مراجعه کننده، به کارمندان اداره‏ها- که وظیفه ارائه خدمات به مردم را دارند منجر به فساد اداره‏ها خواهد شد که از نظر شرعى حرام است. گرفتن آن بر دریافت کننده نیز حرام است و حق تصرف در آن را ندارد.[4]

آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: رشوه دادن در غیر باب قضا، براى گرفتن حق جایز است ولى گرفتن آن بر کسى که وظیفه‏اش ارائه کار و خدمت است، جایز نیست.[5]

 

من قصد دارم با فردى شریک شوم و تا حدودى مى دانم که او خمس نمى دهد و با پول خمس نداده وسایل و ماشینهاى کار خود را مى خرد. من داماد او هستم و نمى دانم چه کنم. زمانى او وام گرفته و رشوه داده است و فکر کنم مجبور بوده است. حال آیا پول او درست است و من مى توانم با او شریک شوم.

اگر خمس سرمایه اش را نمى دهد بدون اجازه از مرجع تقلید خود نمى توانید با او شریک شوید. اگر قبلا رشوه داده باشد فعلا مشکلى در شراکت بخاطر رشوه ندارد.

 

 


[1] . امام، تحریر الوسیله، ج 2، کتاب القضا، م 6 فاضل، جامع‏المسائل، ج 1، س 972 مکارم، استفتاءات، ج 2، س 664 صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1540 دفتر: بهجت تبریزى، استفتاءات، س 999 وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 32 و سیستانى،gro.inatsiS رشوه.

[2] . خامنه‏اى، اجوبه الاستفتاءات، س 1246 و. 1247

[3] . ر. ک: عدل الهى، شهید مطهرى، بخش اعمال خیر از غیر مسلمان

[4] . امام، تحریر الوسیله، ج 2، کتاب القضا، م 6 فاضل، جامع‏المسائل، ج 1، س 972 مکارم، استفتاءات، 2، 664 و 665 صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1540 خامنه‏اى، اجوبه الاستفتاءات، س 1246 و 1247 و بهجت، توضیح‏المسائل، متفرقات، م. 16

[5] . تبریزى، استفتاءات، س 999 وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 32 و سیستانى،gro.inatsiS رشوه.




رهبرا ... فرمان بده
نوشته شده در یک شنبه 4 اسفند 1392
بازدید : 547
نویسنده : حسن عباسی

آسمان ما که با خون شهیدان روشن است …

مرتضی تا بود کارش غیر شیدایی نبود

مجتبی میگفت دیدم غیر زیبایی نبود


شد پشیمان هرکسی اینجا زلیخایی نبود

مصطفی هم رفت آری اون هم اینجایی نبود

مرد های مرد را آغاز و پایان روشن است

بارالها جرأت ما رو سر و سامان بده

انقلابا مشق هوشیاری به فرزندان بده

قهرمانا در دل میدان بمان جولان بده

رهبرا من مصطفی ای دیگرم فرمان بده




پاورپوینت سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی..
نوشته شده در یک شنبه 4 اسفند 1392
بازدید : 1429
نویسنده : حسن عباسی


رهبر انقلاب سیاست های کلی اقتصادمقاومتی را در طی 24 بند ابلاغ نمودند
که در 60 اسلاید گرد اوری گردیده است

شما دوستان گرامی میتوانید از لینک زیر فایل ضمیمه را دانلود بفرمایید!

up.cscsu.ir/downloadf-139284584407081-zip.html




روش تحلیل سیاسی
نوشته شده در یک شنبه 4 اسفند 1392
بازدید : 600
نویسنده : حسن عباسی

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/92-12/03/66183-198498-1393078768.jpg




شهید بهشتی
نوشته شده در یک شنبه 4 اسفند 1392
بازدید : 693
نویسنده : حسن عباسی

شهید بهشتی:

ما ایمانمان را، اخلاصمان را، عملمان را درست می‌کنیم و با اسلام منطبق می‌کنیم، اگر این را داشته باشیم یاری خدا، تضمین شده است.




اگر ما ....
نوشته شده در یک شنبه 4 اسفند 1392
بازدید : 519
نویسنده : حسن عباسی

اگر ما به ظرفیت های انسانی و روحانی خودمون مسلط بودیم دیگه برای هر مسئله کوچیکی نمینشستیم غصه بخوریم! وسیع می شد نگاهمون
رشد یعنی همین! یعنی کوچیک نباشی که سر هر چیزی بهم بریزی!
یک لیوان کوچیکه؛ اگه یه سنگ بندازی توش نصف آبش لب پَر میشه!
حالا اینو تبدیل کن به اقیانوس! دنیا دنیا توش سنگ بریز! اتفاقی میفته؟!
خدا میخواد دل ما وسیع بشه...
خدا میخواد ما رشد کنیم! و راه رشد از همین دنیا رد میشه...دنیا هم محل تعامل ها، تعارض ها و ارتباط ها و مشکلات و رنج هاست!
ما باید از دلِ اینها بزرگ بشیم!

مشکلات رزق های ما هستند! محل رشد ما هستند!
از اینها باید به خلوت و توجه رسید که ریشه ی مشکلات من کجاست؟!
ریشه اش نفسِ منه؟!
وسوسه ی شیطانه؟!
حرف مردمه؟!
یا جلوه های دنیا؟!
اینها بندهای من هستن!
تا بندی به پا داشته باشیم رشد نمیکنیم!




نقطه ي تفكر!
نوشته شده در سه شنبه 20 اسفند 1392
بازدید : 614
نویسنده : حسن عباسی

 

مردی از کنار جنگلی رد می شد، شیری را دید که برای شغالی خط و نشان می کشد

شغال به خانه رفت و در را بست ولی شیر همچنان به حرکات رزمی اش ادامه داد و شغال را
به جدال فرا خواند.

مرد سرگرم تماشای آنان بود که کلاغی از بالای درخت از او پرسید چه چیز تو را این چنین متعجب کرده است؟

مرد گفت: به خط و نشانهای شیر فکر می کنم، شغال هم بی توجه به خانه اش رفته بیرون نمی آید!

کلاغ گفت ای نادان آنها تو را سرگرم کرده اند تا روباه بتواند غذایت را بخورد!

مرد دید غذایش از دستش رفته از کلاغ پرسید روباه غذایم را برد، شیر و شغال را چه حاصل؟

کلاغ چنین توضیح داد: روباه گرسنه بود توان حمله نداشت، غذایت را خورد و نیرو گرفت، شیر هم بدنش کوفته بود خودش را گرم کرد تا هنگام حمله آماده باشد و شغال هم خسته بود رفت خانه تا نیرویی تازه کند تا آن زمان که جلوتر رفتی هر سه بتو حمله کنند و تو را بخورند!؟

مرد پرسید: از اطلاعاتی که به من دادی تو را چه حاصل؟

کلاغ گفت: آنها کیسه زر تو را به من وعده داده بودند تا تو را سرگرم کنم.


:: برچسب‌ها: داستان کوتاه ,